سامریمی را تماشاگران سینما بیشتر به خاطر کارگردانی سهگانه فیلم کمیک استریپی و فانتزی «مردعنکبوتی» میشناسند اما او تخصص خیلی بالایی در ساخت فیلمهای ترسناک دارد. کار جدید او «مرا به جهنم بکشان» یک فیلم کم خرج ترسناک است که قصه کارمند جوان یک بانک بزرگ را تعریف میکند که در مواجهه با یک مشتری محتاج (که یک پیرزن است) مرتکب اشتباه میشود و در طول قصه، او مجبورمیشود با عواقب این کلاهبرداری دستو پنجه نرم کند. همانطور که در دل گفتوگو مطرح میشود، قصه فیلم در کنار ترساندن خود، حرفهای مهمتری را نیز مطرح میکند. نکته جالب این گفتوگو این است که در طول آن هیچ سؤالی درباره تولید قسمت چهارم «مردعنکبوتی» پرسیده نمیشود!
- فیلم «مرا به جهنم بکشان» غیرعادی و خلاف عرف و در همان حال هنوز نسبت به خودش صادق و روراست است. این نکته را به ویژه در انتخابهای روایتی آن میتوان دید. برای شما چه چیز این فیلم اهمیت داشت؟ مضمون و ایده آن یا اینکه خیلی ساده فقط میخواستید به عنوان یک فیلمساز این فیلم را برای خودتان کارگردانی کنید؟
اولین هدفم این بود که یک قصه ترسناک را تعریف کنم که بتواند تماشاگران را سرگرم کند، بترساند و به لرزه درآورد. میخواستم تماشاگران هنگام دیدن آن از جای خودشان بپرند و جیغ بکشند. در عین حال، میخواستم کاری کنم که آنها همچنین بخندند. از نظر بنیادی و تماتیک فیلم درباره دختر جوانی است که تلاش میکند در دنیایی که زندگی میکند آدم خوبی باشد. اما اشتیاق به گناه، حرصو طمع او را دربرمیگیرد و باعث میشود تصمیمی بگیرد که به نفع شخص خودش است. این دختر با اقدام خود باعث ناراحتی این پیرزن میشود. ما در فیلم این قصه را دنبال میکنیم که او به خاطر این انتخابی که کرده چه هزینهای را پرداخت میکند، در عین حال، قصه فیلم همچنین درباره خارج شدن یک کاراکتر از موضوع است چگونه یک انتخاب بد و غلط باعث تداوم آن و انتخابهای غلط دیگر میشود و این حرکت آنقدر ادامه پیدا میکند.
- پس برای همین آلیسن لوهمن را برای ایفای نقش اصلی انتخاب کردید؟
بله. لوهمن بهترین گزینه و انتخاب برای بازی در این نقش بود. البته او بازیگر خیلی خوبی هم هست ولی من بیشتر از هر چیز به دنبال بازیگری بودم که تماشاگران با او احساس همذاتپنداری کنند. در این حالت، وقتی او اشتباهی را علیه آن پیرزن مرتکب میشود، میخواستم تماشاگران هم در این گناه شریک شوند و تفکرشان مثل کاراکتر لوهمن باشد.
به این ترتیب، وقتی آلیسن مجازات میشود و آن نیروی شیطانی مامور میشود از جهنم به زمین آمده و او را تعقیب کند، تماشاچی باید متوجه این نکته باشد که او هم در این تصمیمگیری شریک بوده و این حق آلیس(و تماشاچی) است که با چنین مکافاتی روبهرو شود و در آن پایان «غیرمنتظره» - که نمیدانم شما و تماشاچی از آن سورپریز شده یا نشدهاید- تماشاچی و آلیسن متوجه نکتهای میشوند که از اول فیلم، هیچ توجهی به آن نداشتهاند. اما حتی این پایان غیرمنتظره هم ترسناک است، به همین خاطر نیازمند آن بودم که تماشاگران با آلیسن احساس همذاتپنداری کنند، چرا که مضمون فیلم درباره حرص و عواقب و تاثیرات آن است.
- آیا آگاهی دقیقی نسبت به سبک صحنهپردازیهای سکانسهای فیلم وجود داشت و خودتان دقیقا میدانستید که دارید چه کار میکنید؟ برای تماشاگرانی که فیلمهای شما را دیدهاند، البته قابل تشخیص است که در دل برخی صحنهها تصاویر آشنای فیلمهای شما را ببینند.
روشی که برای ساخت یک فیلم ترسناک در نظر میگیرم، شبیه روشی که هنگام کارگردانی یک فیلم فانتزی دارم، نیست. در وهله اول این ترس را خودم باید حس کنم. البته آن چیزهایی که خودم را میترسانند، همیشه از بین چیزهای رئال و واقعی نیستند. فیلمهایی را که درباره قاتلین زنجیرهای است دوست ندارم.
آنها بیش از اندازه واقعی هستند و علاقه مرا به سمت خود جلب نمیکنند. چیزی را دوست دارم که بتوانم درآن قوه تخیلم را گسترش بدهم و در رابطه با آن فعالانه عمل کنم. برای همین است که به سراغ هیولاها و دیوها میروم و این مسئله قصه را به سمت خیالات و فانتزی و حتی خرافه میبرد. پس میبینید که من این نوع قصهها را که درباره دیوها و شیاطین و مسائل ماورائی است دوست دارم و توجهم را به خود جلب میکنند. علاقهمندم اینجور قصهها را روی پرده سینما به تصویر بکشم. این مسئله روحیه خاصی به من میدهد و هنگام کار در آنها کاملا احساس راحتی میکنم.
- در ارتباط با تماشاچی چطور؟
خب، دوست دارم با تماشاچی یک جور بازی کرده و او را بدهکار کنم. احساس میکنم تماشاگران فیلمهای ترسناک، تماشاگران بزرگ و قابل احترامی هستند. برای همین، تلاش میکنم فیلمی بسازم که به آنها انرژی ویژهای بدهد و باعث شود تا به سالن سینما بیایند و دل و روح خود را به قصه و ماجرای روی پرده بسپارند. بعضی فیلمها برای من شبیه خونآشامها هستند. این فیلمها تمام انرژی مرا از من بیرون میکشند و من چنین چیزی را دوست ندارم. هدف من این است که تا آنجا که میتوانم به تماشاگر فیلمام انرژی بدهم.
- یک فیلم ترسناک را چگونه طراحی میکنید که بتواند ترس و وحشت را خلق کند؟ منظورم ترسی است که هم ترسناک است و هم دارای مفهوم. طبیعی است که هر فیلمسازی میتواند با بهرهگیری از یکسری چیزها، بینندهاش را بترساند. اما نوع ترسی که شما خلق میکنید متفاوت است.
خب، قبل از هر چیز از بابت این تعریف ممنونم. امیدوارم که فیلمام چنین تاثیری را بر تماشاچی خود داشته باشد. اما همه تلاشم این است که در دل خلق ترس و وحشت به یک نتیجه دراماتیک برسم. هدفم همراهی بیننده با کاراکتر و درک حالات و رفتار اوست. میخواهم آنها مدتی را با این کاراکتر سرکنند تا بتوانند او را شناخته و دوستش داشته باشند. وقتی این اتفاق بیفتد، آن وقت اورا دوست خواهند داشت و آن چیزی را میخواهند که او میخواهد. در این شرایط تماشاچی درگیر مسائل این کاراکتر میشود و یک رابطه چند بعدی (نه تکبعدی) بین آنها برقرار میشود. میدانید، وقتی این ارتباط عاطفی بینآنها برقرار میشود، تماشاچی هم از آن چیزی که این کاراکتر میترسد، احساس ترس خواهد کرد.
- و این هدفی است که در «مرا به جهنم بکشان» دنبال کردهاید؟
بله. این یکی از ابزارهایی است که در این فیلم سعی کردهام مورد استفاده قرار دهم. اما همچنین تلاش داشتم بیننده را در لحظه لحظه فیلم با این تهدید روبهرو کنم که الان با یک موقعیت ترسناک روبهرو خواهد شد. خودم مراقب این نکته بودم که در کدام لحظات باید این کار را انجام دهم تا بیشترین تاثیر را داشته باشد. با تجربهای که از ساخت فیلمهای ترسناک قبلیام پیدا کردهام، متوجه یک سری موضوعات شدم و یاد گرفتهام که ضربهام را در چه زمانی وارد کنم که بیشترین تاثیر را بگذارد.
این یک جور بازی لطیف با تماشاچی است. آنها هم این بازی را دوست دارند و با آن همراه میشوند. به عنوان یک فیلمساز، میتوانم برخی حرکات و واکنشهای آنان را حدس بزنم. آنها پیش خودشان فکر میکنند من الان فلان کار را خواهم کرد و من با این اندیشه و تفکر آنها، بازی میکنم. برای مثال در صحنهای که آنها چشم انتظار یک چیز ترسناک هستند، من یک صحنه بانمک را میگنجانم و برعکس.
در این حالت آنها در دنیایی درگیر میشوند که خیلی چیزها برایشان قابل پیشبینی نیست. اتفاقا این مسئله باعث جذب بیشتر تماشاچی و لذت افزونتر او میشود. او دوست دارد سورپریز شود و شما را به خاطر این کاری که میکنید تحسین خواهد کرد. اینها تکنیکهایی هستند که من با استفاده از آنها تلاش میکنم صحنههای ترسناکی را خلق کنم که بیشترین تاثیر ممکن را داشته باشند.
- شما مجموعه فیلم مردهشریر را ساختهاید که در آن سبک ویژه ترس را مورد استفاده قرار دادهاید که قبل از این در هیچ فیلمی دیده نشده بود. برخی از آنها را در «مرا به جهنم بکشان» دوباره به کار گرفتهاید. درباره استفاده دوباره از سبک و شیوهای که قبلا اختراع کردهاید، برایمان میگویید؟
به خودم اینطوری نگاه نمیکنم که دارم کاری خاص انجام میدهم. همه سعی و تلاشم این است که یک کار سرگرم کننده ارائه بدهم. کوشش میکنم این کار را به بهترین شکل ممکن انجام بدهم تا تماشاچی از دیدنش لذت ببرد. اما شما در مقابل یک منتقد مجبورید بیرحم باشید و تا حد امکان، اشکالات کار را از دل آن بیرون بکشید. فیلمسازان نمیتوانند پشت هیچ عذر و بهانهای مخفی شوند. من باید آنچه را که درباره کاراکترهای فیلمام میدانم در اختیار بازیگرانم بگذارم تا بتوانند نقشهای خود را تا حد امکان طبیعی بازی کنند.
برای من به عنوان یک فیلمساز، خلق حال و هوا یا سبک تازه، کار سختی است. این یک تجربه مشکل بوده است اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید استفاده کردن از چیزهایی که از قبل میدانستم هم کار چندان سادهای نیست! هر روز سرصحنه «مرا به جهنم بکشان» با مشکل و ناراحتی تازهای روبهرو بودم. در یک کلام،شما حتی نمیتوانید از تجربههای قبلی خودتان هم به راحتی استفاده کنید البته هیچوقت سعی نکردهام کاری را انجام دهم که دوستش نداشتهام. من همین چیزی هستم که میبینید.
آسوشیتدپرس